پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
تبلیغات
.
بروزباش
هرآنچه که شمادوست دارین دربروزباش
بروزباش
www.malasfarham.loxblog.com
بروزباش
لطــــــفا از دیگرصــــفحــــات و مــــطالـــب وب نــیز دیــدن فرمایید

https://telegram.me/taramod

https://telegram.me/taramod

https://www.instagram.com/zibayi_taramod

https://www.instagram.com/zibayi_taramod

کـانـال ایستگاه تغیـــــیر بـاورهـــا راهــــــــــی بســـوی موفقیـــت




غمگینم...؟
نوشته شده در 5 مهر 1393
بازدید : 9901
نویسنده : فرهام

غمگینم

همانند مرد دو هزار چهره که می گفت

نمی دونم تو زندگیم چرا هی نمیشه . . . 

غمگینم

 همانند پرنده ای که شوق پرواز ندارد ، نای آواز ندارد  . . . 

غمگینم

همانند مادری که آخرین سرباز برگشته از جنگ

پسرش نیست . . . 

 

غمگینم

همانند پسری که عشقش به او میگوید برادر . . . 

 

غمگینم

همانند مادر بی سوادی

که دلش هوای بچه اش را کرده

ولی بلد نیست شماره اش را بگیرد . . . 

غمگینم

غمگـــــــــــــــــــینم

همانند سرباز ِ گـــــــــــــم شده در جنگ ;

کـــــــــــــــــــــور شد و ندارد هیچ فشنگ . . . 

غمگینم…

 همانند دلقکی که روی صحنه

چشمش به عشقش افتاد که بامعشوقش به او میخندیدن . . . 

غمگینم

 

غمگینم مثل پروانه ای گم کرده راه . . . 

 

غمگینم

مثل کودکی که بادکنکش ترکیده باشد . . .

 

غمگینم

مثل کودکی که آبنبات یا عروسک نداشته اش را دست دوستش دیده و دلش خواسته 

غمگینم

همانند کسی که پدرش

سیگار دستِ او دیده . . .

 

 

غمگینم

غـمگیـنـم

همانند کـودکـی مـعـلـول

کـه تـازه بـه تفـاوتـش پـی بـرده . . . 

 

غمگیــنـم

همانند درختـی کـه 

در مســیرِ کارخـانـهء "چــوب بُــری" قــرار گـرفتـه است . . .

 

غمگینم

همانند آدمی که دوست نداشت

تنهایی رو

و خیلی تنها شد . . . 

 

 

غمگینم

 همانند

پدری که مرگ فرزندش را قبول نمی کند

و خود را با او مُرده می داند

و اشک هایش را شاید مدتها کسی ندیده بود

اما حالا

بدون اشک کسی او را نمی بیند . . . 

 

 

غمگیــنم

همانند مــــادرم

کـه او آیــنـــده ام را طــور دیـــگری تـــصــــور کـــرده بــــود . . . 

 

 

 

 

غمگیــنم

همانند

جوانی که میگوید...

دست بر دلم مگذار می سوزی

داغ خیلی چیز ها بر دلــــــــــــــم مانده . . .

 

 

غمگینم

همانند قـــــــــــــــمار بازی

که خشت هایش درست انتخاب کرد

 اما سرنوشتش را کج . . .

 

 

غمگینم

همانند پدری

که پس از زلزله

همسر و فرزندانش را با دست خودش به خاک می سپارد . . .

 

 

 

 

غمگینم همانند مرده ای

که توان تسلی دادن به بازماندگانش را ندارد . . . 

 

غمگینم همانند پرنده ای که از قفس آزاد شده

اما پرواز از یادش رفته . . .

 



امید وارم همیشه ملس باشین

:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,



مطالب مرتبط با این پست
.
خیانت...
دوست دارم.....
قطاری سوی«خدا» میرفت،.....
منتظر
صدا ندارد...
چرا...........
راستش روبگو....؟
!!!!!
جز این نمی تواند باشد...
دریا دریا ...
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید؟
این همه...
بی کلام
شعری که می گذرد...
کاری به کار عشق ندارم...
به قدمت عشق سوگند
سنگفرش
من با تو ام ای رفیق!
تو باید خانه ی ما را بلد باشی...
رد می شوم از جوی و غمِ تر شدنم نیست!
به گریه گفتمش از اشتباه من بگذر...
چه می شد؟!!
بگذار، که بر شاخه این صبح دلاویز
از کفم رها ...
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
پشتم از بار غمت خم گشت...
دو نوازی کمانچه و سنتور
آشفته خیالی تا کی ؟!
عایا...؟؟
دلم تنگ است...
دوست دارم..
از تو مینویسم..
اندازه دنیا...
نمیبینی و نمیشنوی..
نیما یوشیج
واى بــه حــال کــافــه چــى اگـــــــــــــر...!
٫ #مخاطب-خاص ...(:
ابری تر از پاییز...
دیگر آنقـــدر کــوچک نیستـم که در دلــــتنگی هـــایم گم شــــوم
همان باشد که سایه اش میگوید....
سخنی بگو برف!
یـــــادش بخیـــر چـــه قـــــرارها داشتیــم! بــــا رفتـــن تـــو بـــود کـــه بیقـــرار شدیــــم ...!
فقط تو میدونـﮯ کـِ دیگـﮧ نیست...
امآ نِمیـלآنَنْدْ . . سَنْگینـــــےِ לَرْسْ هآیـــــے اَسْـــــتْ ڪــﮧِ ....
تنهایے آدمے را عَوضــ مےڪند.......
قبرستانی....به نام بغض….”
فرصت رقصیدن دارد…!!
دلـم گرفتــه اسـت یــا دلـگیــرم یـا شایـد هـم دلـم گیـر اسـت نمــی دانــم …
یک گوشه از قلبم ...
زن ها....



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: